رومی_یعنی اره...
جونگمین_^_^
رومی_الان هیونو چیکار میکنی؟؟
جونگ_بعدا حالشو میگیرم..
رومی_دعوا را ننداز...
جونگ_باشه عزیزم...بریم اتاق...
....................................................
تو اتاق گیوری..
من_سلام عزیزم..
گیوری_سلام گریه کردی؟؟
من_نه..چطور؟؟
گیوری_اخه چشمات قرمزه..
من_نه بابا...هم اتاقیات نیستن؟؟
گیوری_اونا کلاس دارن...ی کلاس ازما پایین ترن...
من_آها...
گیوری_بیا به کار خودمون برسیم...من چندتا سوالارو بلد نیستم...
من_مشکلی نیس..
.........................................................
تو اتاق..
سانگ_چیشد؟؟؟؟
هیون_حلههه...
کیم_افرین هم برنده شدی هم کتک خوردی...
جونگ_سلام...
کیم و سانگ_سلام..
رومی_سلام پسرا...
هیون_سلام بازنده...
جونگ_خفه حوصلتو ندارم...
سانگ_چیه باختی عصبی؟؟
جونگ_چیو باختم؟؟
کیم_یادت رفت؟؟
جونگ_صب کن ببینم یعنی تو بخاطر دیشب اینکارو کردی؟؟
هیون_ن پ بیام رومینارو ببوسم...
رومی_پس سر من مسابقه گذاشتین...
تینا_سلام چ مسابقه ای؟؟
هيون_ميشه گفت شرت بندي كرديم
پسرا همچیو برای تینا و رومی گفتن جونگمینم اب شده بود...
رومی_جدی؟؟جونگمین؟؟
تینا_افرین بابا...
من_سلام...
بچه ها_سلام..
من خیلی به رومیو هیون محل نمیدادم...نمیدونم چرا...ولی دست خودم نبود....
تینا_کجا بودی؟؟
من_اتاق گیوری...برای ریاضی..
تینا_اها..
من_من میرم درس بخونم...
فک کنم هیون از قیافم فهمیده بود ک چرا داغونم....چون زل زده بود بهم...
من داشتم درس میخوندمو بچه ها حرف میزدن...
همون موقع صدا اومد...
صدا_درو باز کن...بیا تو راهرو...
من_این صدا برام اشناس...
سانگ_چییییییییی؟؟صدا؟؟
من بلند شدم درو باز کردم...یذره ترسیده بودم...
تو راهرو بود...همون دختره...من دوباره داشتم میلرزیدم...
دختره_اسمم جولیاس...کمک کن...خواهش میکنم...فقط تو میتونی...
من_نمیتونم...
دختره_میتونی...
بچه ها پشتم بودن...
کیم_با کی حرف میزنی؟؟
رومی_حتما همون دخترس..(با لرز)
من_چیکار میتونم بکنم...
جولیا_من اسیر شدم...جسممو پیدا کن...
من_کجاس؟؟
جولیا_جایی ک پروفسور هس...
من_نمیتونم...پروفسور مرده...
جولیا_نه میتونی...فقط بگرد...
من_چطوری؟؟
جولیا_تو میتونی منو ببینی پس میتونی راه مخفیم پیدا کنی...ولی اینو یادت باشه ی جاسوس بین شماس..
من_جاسوس اون کیه؟
دختره رفت....
من_صب کن اون کیه...لعنتی...
هیون_چیشد؟؟؟
قسمت بعد....
نظر...
نظرات شما عزیزان: